خلاصه داستان: شر وحشتناکی پدیدار شده است، گرگها بار دیگر زوزه میکشند، اما تنها گرگینهای مانند اسکات مک کال میتواند متحدان جدید را جمع کند و دوستان مورد اعتماد را دوباره متحد کند تا در برابر دشمنی که میتواند قویترین و مرگبارترین باشد، مبارزه کند.
خلاصه داستان: وقتی پدر رهبر فرقه کارما، دبیرستانی، او و مادرش را در یک جنگل دورافتاده به دام می اندازد، او باید از یک سری آزمایشات روانی جان سالم به در ببرد تا او را برای یک مراسم عجیب و مرگبار تناسخ آماده کند.
خلاصه داستان: پس از یک طوفان زمستانی، پنج دوست را در یک کابین دورافتاده بدون برق و غذای کمی گرفتار میکند، سرگردانی به آرامی سلامت عقل آنها را میگیرد، زیرا هر یک از آنها تسلیم ترس از آلوده شدن یا بد بودن برف میشوند.
خلاصه داستان: خانواده ای با دوستان دیرینه و دو فرزند خردسال خود به سفر آخر هفته می روند، اما وقتی بچه ها پس از ناپدید شدن یک شبه در جنگل، رفتار عجیبی از خود نشان می دهند، به چیزی فوق طبیعی مشکوک می شوند.