خلاصه داستان: وقتی آلی شهر کوچکش را ترک کرد و به سانفرانسیسکو رفت تا رویای خود را برای تبدیل شدن به یک طراح مد دنبال کند، تصورش را نمی کرد که شهر برای او - و برای قلبش - برنامه های بزرگی داشته باشد.
خلاصه داستان: وقتی بلا متوجه می شود که بودجه برای مرکز نجات سگش متوقف شده است، به JR، سربازی که به سرعت به یکی از نجات دهندگان او، یک ژرمن شپرد به نام Indie وابسته می شود، روی می آورد.
خلاصه داستان: در آستانه فارغالتحصیلی از دانشگاه، زندگی ناتالی به واقعیتهای موازی تبدیل میشود: یکی که در آن باردار میشود و در زادگاهش میماند تا فرزندش را بزرگ کند و دیگری که در آن به لسآنجلس نقل مکان میکند تا حرفه رویاییاش را دنبال کند.
خلاصه داستان: هنگامی که افراد مهم آنها هر کدام از آنها جدا می شوند، الکسا به طور تصادفی یک متن "قلب شکسته" برای جیسون می فرستد و فکر می کند که به دوستش پیامک می دهد.