خلاصه داستان: یک مرد جوان به عنوان یک راننده سهیمه وقتی ماشینش خراب می شود به ته سنگ می رسد، وقتی که به طور جادویی هر روز چیزهای جدیدی را در ماشینش به دست می آورد، زندگی او تغییر می کند.
خلاصه داستان: پس از دزدیدن میلیونها پول نقد از مخفیگاه مواد مخدر تمپل، رئیس اوباش سادیستی، یک دزد در ماشین فرار خود مردی را پیدا میکند: همسر باردار تمپل، میا.